عاشقانه های من با خدا

معشوق بی نیاز

عاشقانه های من با خدا: هفته پانزدهم

روزی دیگر آغاز شد، خلوتی دیگر با تنها معشوق بی نیاز خود…

در گوشه ای آرام به دور از هیاهوی اطراف، چشمهایم را می بندم . نام مقدس خداوند را بر زبان می آورم، به درون خویش راهی می شوم و از دریای مشغله های روزانه می گذرم! نام او را بارها و بارها تکرار می کنم. نام او را با اشتیاق عمیق قلبی بر زبان جاری می سازم. همچون غریقی که فریاد کمک بر می آورد، دستان یاری رسان خداوند را می فشارم. هر لحظه بیشتر مبهوت این آغوش امن می شوم. چیزی از دورن وجودم را آرام می کند.

با این آرامش و سرشار از احساس مثبت، انرژی کثیری به کائنات منتقل می کنم و بازتاب زیبای آن را هم به زندگیم وارد می کنم. خداوند سراسر عشق است. با عشق عظیمی که از همنشینی اش دریافت می نمایم آن را با تمام هستی تقسیم می کنم.

پس عاشقانه او را می ستایم. تا ابد فرمانبردار اراده ی خداوندی خواهم بود. و هر آنچه را که سبب نارضایتی او گردد رها خواهم کرد. و دعای همیشه ام این خواهد بود: هر چه اراده ی توست همان خواهد شد! همیشه رو به سوی او کرده و از درگاه او طلب می کنم: رحمت خویش را بر ما ارزانی دار.

هیچ چیز، ماندگار نیست. دنیا همچون یک خواب است. به دنبال شکل های سایه واری که می آیند و می روند نباید بود. بلکه حقیقت زندگی را باید طلب کرد. راه رسیدن به خداوند، طریق عشق است و این عشق، هر آنچه را که باشد شعله ور می سازد جز اراده ی پروردگار.

پروردگار، ما را با گشاده دستی از هر نعمتی برخوردار نموده است. اما ما به او چه داده ایم؟ هر روز به عشق خداوند متعال، چیزی به نیازمندان می دهم ولو چیزی کوچک! خداوند بخشاینده بی منت است. بیاییم از صفات خداییش جوانه ای در وجودمان بکاریم تا به مرور رشد کرده و به آن بنده ای مبدل شویم که او می خواهد.

4.5/5 - (2 امتیاز)
بنر تجربه

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا