چگونه با ضمیرناخودآگاه به اهداف خود برسید؟

ضمیرناخودآگاه – ذهن انسان از دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تشکیل شده است. اگر مغز را به صورت عمودی برش بزنیم ،قسمت چپ مغز که خودآگاه می باشد مسئول عوامل منطقی و استدلالی و ریاضی و محاسبات و اطلاعاتی است که وارد ذهن ما می شود؛ مانند حرف زدن، محاسبات ریاضی و تحلیل وقایع. اما ضمیر ناخودآگاه که در قسمت راست مغز قرار دارد، مسئول الهامات و احساسات و تخیلاتی است که وارد مغز می شود؛ مانند رویابینی و انجام کارهای هنری.

آیا می دانید که در رسیدن به خواسته های خود ضمیرناخودآگاه چه نقشی دارد؟

آیا می دانید که یکی از پایه های قدرتمند در قانون جذب کائنات استفاده از ضمیرناخودآگاه می باشد؟

آیا چیزی به عنوان شانس واقعیت دارد؟

با ما همراه باشید تا پاسخ این سؤالات را بگیرید.

رابطه شانس و ضمیرناخودآگاه

در بالا توضیحات مختصری در مورد کارکرد ضمیرخودآگاه و ضمیرناخودآگاه را برای شما آوردیم. اینکه شما از قدرت درون و ضمیرناخودآگاه تان آگاه باشید، باعث می شود که دنیا و افراد و زمین و زمان و شانس را دلیل شکست و یا عدم موفقیت خود ندانید. انسانی که هم اکنون هستید و در آینه به خود نگاه می کنید، زاییده درون شماست و کسی غیر از خودتان در شکل دادن به این دنیای مادی نقشی نداشته است. در اینجا منظور از درون همان تصوراتی است که با افکار و احساسات و ارتعاشات درونی خود ، در دنیای مادی خلق کرده اید.

این جمله دلیل بر رد کردن ، قدرت خداوند و حضور هر لحظه پروردگار بر زندگی ما انسان ها نیست. دنیای ما انسان ها تماماً از انرژی تشکیل شده است و هر اتفاقی به دلیلی رخ می دهد. یادمان باشد که انرژی از بین نمی رود و از شکلی به شکل دیگر تبدیل می شود. پس افکار و احساسات ما هم دارای ارتعاش هستند و نابود نمی شوند و به شکلی در دنیای مادی خلق می شوند.

همان طور که هر اداره و سازمانی دارای یک سری قوانین و ضوابط است، دنیای ما نیز بر اساس قوانین کائنات که همگی به اذن الهی بوجود آمده اند، استوار است. انسان می تواند با افکار درست بهترین ها را برای خودش بخواهد و یا با دامن زدن و گله و شکایتِ مداوم و نادیده گرفتن موهبت های الهی و داشته هایش و با تکرار امواج منفی ، زندگیش را هر لحظه بیشتر از پیش به سختی و مشکل بکشاند.

هر انسانی مجموعه ای کامل از افکار خویش است. پس بهتر  است که افکار تیره و منفی را از خود دور کنیم. برای خلاصی از ظلمت و تاریکی نیاز به نور و روشنایی و برای دور کردن  افکار منفی هم نیاز به متضاد آن یعنی اندیشه های مثبت داریم. پس مراقب باشیم که درون ما چه می گذرد!

پس علناً چیزی به عنوان شانس وجود ندارد ، بلکه اتفاقات و رویدادهای خوب و خوشایندی که در زندگی ما رخ می دهند ناشی است از انرژی های درونی و رفتار و کردار و افکار ما و حسی که نسبت به خود و دنیای پیرامون خود داریم و ارتعاشی که ارسال می کنیم.

قانون جذب و ضمیرناخودآگاه در قرآن

تا اینجا متوجه شدیم که سرنوشت ما به دست خودمان است ، و خداوند به ما این اختیار را داده است تا زندگی خود را بسازیم. اما مانند پدر و مادری مهربان نگران ماست و همیشه آماده است که اگر دچار مشکلی شدیم به ما کمک کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: بخواه تا اجابت کنم شما را. به وضوح در این کتاب آسمانی از قانون جذب خواسته سخن گفته شده است و به هیچ عنوان شرط و شروطی برای رسیدن به خواسته گذاشته نشده است. خداوند از قانون جذب کائنات سخن می گوید. و در جایی دیگر آمده است: به شما داده خواهد شد، شاید همان خواسته و یا خواسته ای بالاتر و بهتر از آن که ما برایتان در نظر گرفته ایم.

خداوند تلاش ما را برای رسیدن به اهداف مان را می بیند و او می داند که بهترین چیست و کدام است! پس اگر خواسته ما مناسب احوال ما نباشد، هدیه ای بهتر از آن بما عنایت می کند.

حتی خداوند مستقیما در این کتاب آسمانی به انسان ها تأکید کرده است که از کلمات زیبا استفاده کنند. پس انعکاس کلمات زیبا در دنیا، چیزی جز نیکی و آرامش و زیبایی نمی باشد. تکرار عبارات مثبت و آرامشبخش باعث می شود که به صورت باور و عادتی همیشگی در ضمیرناخودآگاه حک شوند و ارتعاشی که از درون و کلام ما ارسال می شود چیزی جز خیر و نیکی نباشد و همان نیز به ما باز می گردد. پس برای دنیای بهتر همیشه باید کلامی درست در مورد خودمان و دیگران بکار ببریم.

نقش ضمیرناخودآگاه در رسیدن به خواسته

برمی گردیم به مسئله ضمیرناخودآگاه؛ این که ما باید مسئولیت تمام رویدادهای زندگی خود را بپذیریم. وقتی به این علم رسیدید که قدرتی در درون خود دارید ، پس می توانید به کمک این قدرت شرایط را آن طور که می خواهید تغییر بدهید.

مطمئناً برای تغییرات مثبت در زندگی به راه های زیادی فکر کرده اید. در این جاست که بصورتی معجزه وار  ایده های زیادی به ذهنتان می آید و یا افرادی بر سر راهتان قرار می گیرند که به شما کمک خواهند کرد تا جواب سوال های تان را بگیرید و مسیر این تغییر مثبت را دریابید. و این تنها به این دلیل است که شما خواسته اید تا تغییر را بوجود آورید و کائنات دست به دست هم داده اند تا راه را برای شما هموار کنند.

بسیاری از افراد سال ها تلاش کرده اند و از قانون جذب به صورت مداوم استفاده کرده اند اما نتیجه چشمگیری از این قانون عایدشان نشده است. سوال اینجاست، چرا به اهدافشان نمی رسند؟

آیا قانون جذب استثنایی بین افراد قائل می شود؟

تنها یک دلیل برای این رویداد وجود دارد. همان طور که گفتیم ؛ ذهن انسان از دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تشکیل شده است. و شما به صورت ناخواسته نمی گذارید که  ضمیرخودآگاه و ضمیرناخودآگاه تان با هم در یک راستا قرار بگیرند و این باعث می شود که به اهداف خود نرسید.

به طور مثال: دوست دارید که ماشینی جدید بخرید. در دل این آرزو را می پرورانید و مدام در ضمیرناخودآگاه خود این ماشین را تصور می کنید، اما ذهن منطقی و خودآگاه به شما نهیب می زند که تو پول نداری، تو لایق چنین ماشین گرانقیمتی نیستی، تو نمی توانی.

در اینجا به وضوح تضاد بین ضمیرناخودآگاه و خودآگاه را مشاهده می کنید ، در نتیجه چنین فردی نمی تواند انتظار داشته باشد که به خواسته اش دست پیدا کند.

انسان ها برای رسیدن به اهداف شان به 98 درصد تلاش ذهنی و 2 درصد تلاش جسمانی نیازمندند. پس اگر  آگاهانه (جملات تاکیدی ، تجسم خلاق ،…) از ضمیرناخودآگاه خود استفاده کنید،و باور موفقیت را در او بوجود بیاورید،  شاهد دست یابی به هر آنچه که آرزو دارید خواهید شد. تکرار وتجسم خواسته در حالت خودآگاه، ضمیرناخودآگاه را گول می زند و به او عادت می دهد که شما را همیشه انسانی موفق بداند و به همین جهت شما را در رسیدن به خواسته هایتان یاری می دهد.

ارتعاش افکار منفی در ضمیر ناخودآگاه و عدم موفقیت

برای اینکه بتوانید به درستی از قانون جذب استفاده کنید و نتایج دلخواه خود را مشاهده کنید در ابتدا باید یاد بگیرید که ماده ای اولیه برای  ماشین ضمیرناخودآگاه را به درستی انتخاب کنید تا محصول درخواستی شما را تحویلتان دهد. اگر فردی دچار بیماری خاصی است و نیاز به درمان دارد، مثلاً از آبی آلوده استفاده کرده و دچار بیماری شده است؛ قبل از درمانِ دارویی ابتدا باید عامل بیماری را از بین ببرد ( آب آلوده را حذف کند) و سپس به دنبال دارویی برای درمان کامل باشد.

پس برای نتیجه گیری بهتر از قانون جذب، ماده اولیه مثبت اندیشی و باور صحیح است، اما باید عامل اصلی که باعث نرسیدن به اهداف می شود را نیز از گردونه خارج کرد و آن چیزی نیست به جز افکار و احساسات منفی درونی.

تازمانی که این افکار و احساسات منفی در درون شما وجود دارند و به صورت باوری مخرب در ضمیرناخودآگاه شما جاخوش کرده اند و مدام در طی روز بر زندگی شما تاثیر گذارند، نمی توانید انتظار حصول نتیجه ای کاملا مثبت را داشته باشید. پس باید با تمام قوا تلاش کنید که از افکار و احساسات منفی دور بمانید.

تجسم خلاق و  قوانین ضمیرناخودآگاه

زمانی که شما هدفی را در ذهنتان تجسم می کنید، اما در مدار و ارتعاش مناسب برای رسیدن به آن هدف قرار ندارید، در اینجاست که ضمیر خودآگاه هشدار می دهد و به شما نهیب می زند که این واقعی نیست و باید فراموش شود و شما به راحتی  هدف خود را رها می کنید.

تکرار تجسم باعث میشود که ضمیرخودآگاه گول بخورد و باور کند. اما اگر در ابتدای مسیر، هدف را رها کنید دیگر بصورت باوری قوی و عادت در ضمیرناخودآگاه (غولِ بیشعور) نقش نمی بندد و به شما در رسیدن به هدفتان کمک نمی کند.

باید یاد بگیرید که ضمیرناخودآگاه و خودآگاه تان را در یک مسیر و هم راستا کنید تا به راحتی به اهدافتان برسید.

یکی از ساده ترین راه ها برای رسیدن به اهداف تربیت ضمیرناخودآگاه است. این کار را می توان با انجام تمرینات ریلکسیشن که در ادامه به شما آموزش می دهیم به طور مستمر و روزانه انجام داد.

ضمیر خودآگاه دوست دارد که در منطقه امن و آرامش بماند و تغییری نکند، به همین علت با ضمیرناخودآگاه ما ، هم راستا نیست. به همین دلیل است که بعد از شروع تغییر و پس از مدتی کوتاه انگیزه ای برای ادامه راه ندارد و شروع می کند به مقابله کردن می کند.

شما باید بتوانید باورهای کهنه و قدیمی و محدود کننده قبل را از ضمیرناخودآگاه تان پاک کنید تا بتوانید با باورهای جدید و تکرار آن ها به اهداف خو د برسید.

یکی از بهترین راه ها برای رسیدن به باور درست، تجسم خلاق می باشد. هر روز زمانی را به ریلکسیشن و مراقبه بپردازید و خود را در حالی تصور کنید که به خواسته خود رسیده اید و از این حس غرق شادی هستید.

این روش مستمر باعث می شود که ضمیرناخودآگاه شما برنامه ریزی جدیدی را بپذیرد. برنامه ای برای رسیدن به هدف مشخص. ذهن شما در مدار رسیدن به هدف قرار می گیرد و آن را باور می کند و روز به روز رویدادهای مثبت بیشتری را جذب می کنید و انگیزه بیشتری برای ادامه راه پیدا می کنید.

چون شما در مدار موفقیت هستید، راه ها و افراد جدیدی بر سر راه شما قرار می گیرند تا شما را به هدفتان نزدیکتر کنند، فقط مراقب باشید که از افکار و افراد منفی نگر پرهیز کنید تا زحمات شما به هدر نرود.
فراموش نکنید که تا زمانی که ذهن شما آماده پذیرش و رسیدن به هدفتان نباشد، در هر کسب و کاری هم که باشید نمی توانید پیشرفت کنید و به موفقیت های بالاتری برسید.

شما زمانی که شروع به تجسم می کنید و باورهای جدیدی از موفقیت به ذهنتان می دهید ، پله ها ی ترقی را یکی یکی بالا رفته و به هدف خود می رسید.

تکنیکی ساده برای تجسم هدف و باوری قوی در ضمیرناخودآگاه

1- محیطی آرام و ساکت را انتخاب کنید.

2- سعی کنید از هر چیزی که ممکن است مزاحم شما شود دوری کنید، مانند تلفن همراه.

3- در حالت نشسته و یا خوابیده قرار بگیرید، طوری که عضلات شما آزاد و رها باشند.

4- چشمان خود را ببندید و آگاهی خود را بر روی تنفس هایتان بگذارید.

5- بر هر دوم و بازدم و عبور هوا از راه بینی تمرکز کنید. کم کم ضربان قلب شما کند و طبیعی می شود.

6- شما آرام و بدور از تنش هستید، در وضعیت آلفا قرار دارید.

برای رسیدن به تمرکز بیشتر و تصویرسازی بهتر و کنترل ضمیرناخودآگاه خودمطلب زیر را به شما پیشنهاد می کنیم:

7- به یک اتفاق خوشایند که در زندگی تان رخ داده است فکر کنید، غرق لذت هستید؛ از تمام حس های خود استفاده کنید و لحظه لحظه آن رویداد را لمس کنید.

8- حالا به هدف خود فکر کنید، همچنان غرق شادی هستید؛ خود را در لحظه رسیدن به موفقیت ببینید.

9- شما به هدف خود رسیده اید و هم اکنون در حال لمس کردن هر لحظه آن می باشید.

10- اطرافیانتان از موفقیت شما شادمان هستند و شما هم سرشار از افتخار به آن ها می نگرید.

11- پس از چند لحظه چشمان خود را به آرامی باز کنید و با صدایی که محکم به خود نهیب بزنید که «من لایق ……… هستم».

به جای …… باید هدف مشخص شده خود را بگذارید.

این تمرین را باید هر روز و ترجیحاً در یک زمان خاص انجام بدهید تا نتیجه بهتری کسب کنید.

یادتان باشد ، برای رسیدن به هدفی مشخص باید بتوانید ضمیرناخودآگاه خود را تحت کنترل دربیاورید.

لطفا پس از مطالعه نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت

لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.