آرامش ارزشمندترین گنجینه ی حیات
عاشقانه های من با خدا: هفته چهاردهم
آرامش ذهنی آرامشی است که از پس ادراک می آید. ارزشمندترین گنجینه ی حیات و از تمام ثروتهای دنیا برتر است. این آرامش را هیچ کس از ما نمی تواند بگیرد و یا آن را بر هم زند. تنها چیزی که این آرامش را مختل می سازد، واکنش ما نسبت به اتفاقاتی است که برایمان رخ می دهد.
در زندگی دنیوی و اتفاقات روزمره ما هر چه کنیم نتیجه آن را خواهیم دید. ما در زندگی کنونی آنچه را درو می کنیم که پیش از این کاشته بودیم. هیچ کس قادر به فریب دادن ما نیست. هیچ کس نمی تواند آنچه را که به ما تعلق دارد از ما بگیرد. هیچ کس را یارای آزار رساندن به ما نیست. انسان، هم دوست خویش است و هم دشمن خویش!
بدون عنایت خداوند، انسان به هیچ چیز دست نخواهد یافت. انسان به زندگی در این دنیا ادامه می دهد. اما تلاش دارد تا هر چه بیشتر و بیشتر، به سوی خدا باز گردد. بزرگی می فرماید: (انسان همانند یک بچه گربه است که فقط میو میو می کند! و بقیه کارهایش را مادرش انجام می دهد!)
آرامش ذهنی
این خواست خداوند است: هر چه می خوریم، هر مشقتی که در زندگی تحمل می کنیم، هر چه انفاق می کنیم و هر چه انجام می دهیم به خدا تقدیم می نماییم. بدین ترتیب زندگی به سان یک ماجرا برای ما خواهد شد که هر لحظه اش از بامداد تا شامگاه سرود عشق الهی نواخته می شود.
در هر چه می اندیشم، هر چه بر زبان می آورم و هر عملی که به انجام می رسانم تمام توان و عشق خویش را به کار می بندم. زیرا هر چه می کنم هدیه ای است به درگاه خداوند محبوبم!
بسیاری از ما نگران دیروز و در بیم فرداییم. افسوس که در این رهگذر لذت حضور در لحظه ی حال را از کف می دهیم. خوشبختی همین جا و همین آن است؛ چیزی نیست که از بیرون زندگی به دست آید، بلکه حاصل تلاشی است که خود نموده ایم. بیایید هر چه می کنیم برای عشق به خداوند باشد.
افسوس! که بسیاری از ما، همچون یک گدای فقیر در مقابل دنیا ایستاده ایم و از آن تقاضای مال و منال، عیش و عشرت و قدرت می کنیم. پس کی می خواهیم خود را خدا بسپاریم و با کمال مسرت و رضایت، هر چه را از او به ما می رسد با آغوش باز بپذیریم؟ بهتر است خدا و خداییش را باور داشته باشیم تا با آسودگی در این دنیا روزگار بگذرانیم.