آرامشآرامش برای همهآرامش درونآموزشارتباط با خداخرید کتاب چله شکرگزاریشکرگزاریعاشقانه های من با خداکتاب چله شکرگزاریکتاب چله شکرگزاری بهرام بهاریکتاب شکرگزاری بهرام بهاری

اهمیت شکرگزاری در نهج البلاغه

جملات زیبا از امیرالمومنین در مورد اهمیت شکرگزاری

شکر به‌ معنای شناخت و درک نعمت و شکرگزاری از نعمت‌دهنده (خداوند)، از فضیلت‌های اخلاقی است. شکرگزاری به‌ معنای سپاس به سبب نعمت اوست و برای خداوند به‌کار می‌رود. برترین مرحله شکرگزاری در برابر خداوند متعال معنا می‌یابد. در این حالت، انسان شاکر با نیت شکر و انجام عمل خیر از نعمت‌های پروردگار خویش قدردانی و شکرگزاری می‌کند. ذر این مقاله در مورد اهمیت شکرگزاری در نهج البلاغه صحبت میکنیم

انسان شکرگزار در مرحله اول باید هم نسبت به صاحب نعمت (خداوند) و هم نسبت به نعمت شناخت کسب کند. اهمیت این موضوع برای انسان خداشناس آن‌گاه آشکار می‌شود که بداند اصل نعمت از خداوند است و دیگران اگر نعمت و خیری برسانند، تنها وسیله‌ای برای انتقال نعمت خواهند بود، که البته شکرگزاری از آنها نیز امری واجب است. امام علی(ع) در فرمایشی به حق نعمت اشاره می‌کند و می‌فرماید: خدا را در هر نعمتی، حقی است. پس آن‌که حق نعمت به جای آرد نعمتش افزون شود و آن که کوتاهی کند، در خطر زوال نعمت قرار می گیرد.
این صحبت امیرالمومنین در مورد شکرگزاری که در نهج البلاغه هم آمده است نشان از اهمیت بسیار بالای شکرگزاری در زندگی است.

بنر-نظر-خریداران-کتاب-چله-شکرگزاری

در خطبه 52 نهج البلاغه در خصوص شکرگزاری چنین پیامی از امیرالمومنین آمده است:

امام(ع) در این بخش از خطبه در کتاب ارزشمند نهج البلاغه به بیان عظمت نعمت های الهی بر انسانها می پردازد تا حس شکرگزاری و قدردانی از نعمت ها را در وجود همه ما زنده کند، همان شکری که دریچه ای به سوی تکامل و پیشرفت انسان و کلید رسیدن به خداوند است.

برای دومین بار در این خطبه سوگند یاد می فرماید و می گوید: «به خدا قسم اگر دلهای شما به کلّی آب شود و چشمهایتان از شدّت شوق به خدا و یا از خوف او (به جای قطرات اشک) خون ببارد، سپس تا پایان دنیا زنده بمانید و تا آنجا که در توان دارید در اطاعت خدا تلاش و کوشش کنید، باز اعمالتان پاسخگوی نعمت های عظیم الهی بر شما نیست، به ویژه نعمت هدایت شما به سوی ایمان (بنابراین به اعمال ناچیز خود مغرور نشوید و بدانید همه آنها در برابر نعمت های الهی همچون قطره ای است در برابر دریایی عظیم و ژرف).

در اثر شناخت نعمت و نعمت‌دهنده، حالت خضوع و فروتنی و رضایت از نعمت، به شخص دست می‌دهد (دیگه هر روز گله و شکایت نمی کنه و غر نمی زنه). نعمت‌های الهی هدیه‌ای از جانب پروردگارند و بیانگر لطف و عنایت خداوند نسبت به بنده. از این‌رو آدمی با قلب و زبان و عمل نسبت به خداوند روزی دهنده خویش شکرگزاری می‌کند. اما بیشتر مردمان شکر نعمت‌های الهی را به‌جا نمی‌آورند و خداوند در قرآن کریم به این موضوع اشاره کرده است: خدا فضل خود را به مردمان ارزانی می‌دارد، ولی بیشترشان شکر نمی‌گویند. خداوند سبحان در چندین آیه از قرآن کریم به شکر تاکید فرموده است. این تاکیدات گاهی هم به دو فضیلت شکر و صبر با هم اشاره دارند. گویا در این آیات شکرگزاری از نعمت‌های خداوند همواره با اقدام عملی روبه‌روست و تنها به زبان و نیت برقرار می‌شود. امام علی (ع) نیز در عبارتی خوشبخت‌ترین مردم را کسانی دانسته که به ارزش شکرگزاری پی برده اند (شکرگزاری زبانی و عملی، شکرگزاری همراه با صبر و شکیبایی).

برخی دیگر از آیات الهی، شکرگزاری را وسیله “آزمایش” یاد می‌کند تا مردمان در صحنه آزمایش، جوهر وجودی‌شان آشکار شود که شکرگزارند یا ناسپاس. برای نمونه خداوند در قرآن کریم در بیان ماجرای بلقیس و اعجاز حضور او با تخت و بارگاهش از مسافتی دور، توسط سلیمان نبی در یک چشم بر هم زدن، می‌فرماید: و آن‌کس که از علم کتاب بهره‌ای داشت، گفت: من بیش از آن‌که چشم بر هم زنی، آن را نزد تو می‌آورم. چون آن را نزد خود دید، گفت: این توانایی از فضل خدای من است تا مرا بیازماید که (نعمتش را) شکر می‌گویم یا کفران می‌کنم، و هر که شکر کند شکر به نفع خویش کرده و هر که کفران کند همانا خدا (از شکر خلق) بی‌نیاز و کریم است.

شکرگزاری در نهج البلاغه

کتاب چله شکرگزاری

این معنا مورد توجه امام علی (ع) بوده است. از این‌رو شکرگزاری از  نعمات الهی را نخستین امر ضروری و واجب برای انسان‌ها برمی‌شمرد. در جای دیگر می‌فرماید: سپاس و ستایش خدای را که سرنوشت و سرانجام مخلوقات به دست اوست و پایان کارشان به سوی او. او را بر احسان بی‌شمار، برهان درخشان و فضل و نعمت‌های فراوانش سپاس گویم؛ سپاسی که حق او را به‌جا آورَد، ادای شکر او باشد.

برخی از آیات نیز بر ضرورت شکرگزاری و نقش آن در بقا و ازیاد نعمت (فراوانی در زندگی) تأکید دارد، مانند: برای وی هرچه می‌خواست از بناهای بلند و تندیس‌ها و کاسه‌هایی چون حوض و دیگ‌های محکم بر جای، می‌ساختند. ای خاندان داوود، برای سپاسگزاری کاری کنید و اندکی از بندگان من سپاسگزارند.

امام علی (ع) نیز بر این معنا تأکید داشته و در فرازهایی از سخنان خود در نهج البلاغه به این موضوع پرداخته است. ایشان شکرگزاری در آسایش را به ابزار کار برای انسان مؤمن تشبیه می‌کند و در فرازی چنین می‌فرماید: از خدا یاری خواهید تا بتوانید حق واجب را ادا کنید و شکر نعمت‌ها و احسان‌های بی‌حسابش را به‌جای آورید.

امام علی (ع) کمترین منفعت شکرگزاری را افزونی نعمت می‌داند. در بیانی شکر نعمت و نیکی را حق خداوند بر بندگان بیان فرموده است. در عین حال تأکید دارد که کوتاهی در ادای حق خداوند، باعث زوال نعمت (کم شدن رزق و روزی و برکت در زندگی)  می‌شود و در فرازی دیگر شکر را افزون بر فزونی نعمت، موجب تأخیر در مرگ برمی‌شمرد. ایشان در کلامی نعمت و شکر را دو عنصر به‌هم‌پیوسته یاد می‌کند که شکر همواره با نعمت، نسبت مستقیم دارد. هیچ‌گاه رشته فراوانی (زیاد شدن نعمت و برکت)  از جانب خداوند پاره نشود مگر این رشته شکر و سپاسگزاری از جانب شاکر (انسان) بریده شود.

امام در فرازی از نهج البلاغه در مورد اهمیت شکرگزاری می فرماید: نشود که خدا درِ شکر را به روی بنده‌ای بگشاید، در حالی که درِ افزونی نعمت را به رویش بسته باشد و نشود که درِ توبه را بگشاید، در حالی که درِ آمرزش را بسته باشد. از این‌رو خداوند سبحان، شکرگزاری را امری به سود شکرگزارنده می‌داند، زیرا ذات حق تعالی نیازی به شکرگزاری بندگان ندارد، چنان‌که می‌فرماید: هر آینه به لقمان حکمت دادیم و گفتیم: خدا را سپاس گوی، زیرا هر که سپاس گوید به سود خود سپاس گفته و هر که ناسپاسی کند، خدا بی‌نیاز و ستودنی است.

شکرگزاری واقعی یعنی استفاده از هر نعمت برای هدفی درست

شکرگزاری در آسایش، نشانه ایمان است؛

شکر خداوند خود نعمتی است که شکر دیگری را بر انسان واجب می کند؛

چگونه می توانم شکر نیکی های او را بجا آورم در حالی که شکر او نیز از نیکی های او است.

شکرگزاری سبب استحقاق فرد برای دریافت نعمت‌های بیشتر است.

امام علی (ع) در نهج البلاغه در بیان و توصیف صفات الهی می‌فرماید: اوست خداوندی که هر که را بر او توکل کند، کافی باشد و هر که از او چیزی خواهد، عطا کند و هر که بدو وامی دهد، ادایش کند و هر که شکر و سپاس گوید، پاداشش دهد.

در منظر امام علی (ع) شکرگزاری از مظاهر ایمان و تقواپیشگی است. مؤمن هرگاه نظاره کند، پند پذیرد و به‌گاه خاموشی بیندیشد، هنگام سختی به یاد خدا باشد و هنگامی که به او عطایی شود شکرگزار و شکیبا باشد.

در فرازی دیگر از نهج البلاغه می‌فرماید: ای مردم، پارسایی، دامن آرزو برچیدن است و شکر نعمت حاضر گفتن و از ناروا پارسایی ورزیدن. اگر از عهده این کار برنیایید، چند که ممکن است خود را از حرام واپایید، شکر نعمت موجود فراموش نکنید که راه عذر بر شما بسته است، با حجت‌های روشن و پدیدار و کتاب‌های آسمانی و دلیل‌های آشکار. (یعنی توصیه اکید شده به شکرگزاری کردن در برابر نعمت های الهی و دلیلش هم گفته شده، پس اگه کوتاهی کنید دودش به چشم خودتون میره؛ چون خداوند به سپاسگزرای ما نیازی نداره، این ما هستیم که محتاج و نیازمند لطف و مهربانی بیکران پرودگار هستیم)

امام (ع) شکرگزاری را از صفات پرهیزکاران برمی‌شمرد و در وصف حالات آنان می‌فرماید: روز را با سرمایه‌ای از شکر به پایان برَد (یعنی به رزق و روزی که در طول روز به زندگیشون وارد شده شکرگزاری میکنن) و صبح را با یاد خدا آغاز کند.

امام (ع) می خواهد با این تعبیرات به نامحدود بودن نعمتهای الهی اشاره کند. شبیه تعبیری که درباره علم خداوند در آیه 27 سوره لقمان آمده که می فرماید: «اگر همه درختان روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکّب گردد و هفت دریا بر آن افزوده شود همه آنها تمام می شود، ولی کلمات خدا پایان نمی گیرد.»

آری بندگان راهی جز این ندارند که از تقصیر خویش عذر به درگاه خدا آورند و گرنه آنچه سزاوار خداوندی او است هیچکس نمی تواند که بجا آورد، قابل توجه این که امام (ع) در اینجا روی نعمت ایمان تکیه می کند

در جمله قبل اشاره به مجموعه نعمت های بزرگ الهی می کند و در این جمله اشاره به نعمت ایمان که برترین آنهاست می فرماید، همان گونه که در قرآن مجید آمده است: بلکه خداوند این نعمت بزرگ را به شما بخشیده که شما را به ایمان هدایت کرده است.

نعمت ایمان، تنها از این نظر که کلید سعادت بشر و جواز ورود در بهشت جاویدان است اهمیّت ندارد، بلکه از جهت این که انگیزه ای برای تمام فضائل و کارهای نیک، و دوری از کارهای زشت و رذائل اخلاقی است، اهمیت دارد و در واقع زیربنای همه برنامه های سازنده است.

و جالب این که هدایت را به خدا نسبت می دهد، هر چند انسان با اختیار خود آن را می پذیرد؛ این به خاطر آن است که تا امداد الهی در این راه نباشد و راهنمایان الهی و کتب روشنگر الهی نباشد هیچ کس راهی به جایی نمی برد و به همین دلیل هر شب و روز در تمام نمازها از خداوند تقاضای هدایت می کنیم.

5/5 - (105 امتیاز)
بنر تجربه

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. سلام استاد بهاری
    من در اینستاگرام شما رو دنبال میکنم
    کتاب چله شکرگزاری رو فروردین ۱۴۰۱ ازتون خریداری کردم
    فقط میتونم بگم که زندگیم دقیقا از همون روز تغییر کرد
    و من مدیون شما هستم
    از همون تاریخ این کتاب مهمترین همراه زندگی من شده
    با پایان هر چله فورا وارد چله جدیدی میشم و هر بار با انجام تمرینات نتایج و معجزات بیشتری وارد زندگیم میشه
    من خیلی دلم میخواست یه ۲۰۶ داشته باشم اما جور نمیشد
    در اولین چله پولش جور شد اصلا از جایی که انتظارشو نداشتم البته معجزه های کوچک و بزرگ زیادی در زندگیم دیدم اما این مورد اولین چیزی بود که وارد زندگیم شد و من به شکرگزاری ایمان بیشتری آوردم
    این شکرگزاری ها باعث شد من با خودم و خدا آشتی کنم خدایا منو ببخش که دیر شناختمت من شغل دارم اما پولم قبلاً برکت نداشت اما زندگیم با شروع شکرگزاری واقعا تغییر کرده اطرافیانم همش میگن تو چیکار کردی که یهویی اینهمه موفقیت پشت هم وارد زندگیت شده من فقط یک کلمه میگم خدا کمک کرد و به آدم خاص که خودش از تاریکی به روشنایی رسیده بود من تا حالا ۱۰ جلد از کتاب شما خریداری کردم و به کسانی که میدونستم نیازمند چنین آموزشهایی هستن هدیه دادم من همیشه شما رو دنبال میکنم و در تمام کلاس ها و دوره ها تون شرکت میکنم
    شما ناجی‌ زندگی من هستید، زنده و سلامت باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا