آرامش برای همهمعجون آرامش

دستان مهربان خداوند را لمس کن

دستان مهربان خداوند را ببین و مدعی حق و حقوق طبیعی ات باش

دستان مهربان خداوند _ روزی هنرمند معروف میکل آنژ در حال کار با چکش و قلم مخصوص حکاکی روی تخته سنگی عظیم بود. این تخته در مراحل اولیه تراشیدن بود تا به شاهکاری هنری تبدیل شود. میکل آنژ می دانست پروسه ای طولانی پیش رو دارد. کسی از راه رسید و پرسید: «چرا وقتت را برای این سنگ زشت هدر می دهی؟» میکل آنژ پاسخ داد: «من فرشته ای زیبا را می بینم که در این تخته سنگ اسیر است و تمام تلاش خود را به کار می گیرم تا او را بیرون بیاورم.» و خداوند دقیقا ما را همین گونه می بیند. شاید حس می کنی چیزی بیشتر از یک تکه سنگ نیستی؛ اما وقتی خدا به تو نگاه می کند، مخلوقی ارزشمند را می بیند. او تیشه می زند، گوشه های صیقل نخورده و ناخوشایند را با ضربه ها شکل می دهد و قالب می زند تا وقتی که فرشته را از آن تخته سنگ بیرون بیاورد.

دستان مهربان خداوند در آفریدن تو

برای اینکه خودت را از دیدگاه خداوند ببینی، عاملی مهم وجود دارد و آن این است که ارزش ذاتی خود را درک کنی. احساس ارزشمندی تو به موفقیت ها و شکست ها، شیوه رفتار دیگران یا درجه محبوبیت تو مربوط نمی شود. دست یافتنی نیست، در واقع نمی توانیم آن را به دست بیاوریم. وقتی خدا ما را می آفرید این ارزش را در وجود ما قرار داد. به عنوان مخلوق منحصر به فرد او، باید چیزی را به این دنیا ارائه دهی که هیچ کس دیگری ندارد، هیچ کس نمی تواند جای تو باشد. احساس ارزشمندی تو باید فقط بر اینکه اشرف مخلوقاتی مبتنی باشد. یاد بگیر با آن غایتی خوشحال باشی که خداوند تو را آفریده است.

دستان مهربان خداوند

مدعی حق و حقوق طبیعی ات باش

جول اوستین می گوید: پدرم در خانواده ای به شدت فقیر بزرگ شده بود، آن ها پنبه می چیدند و در دوره رکود شدید پیش از جنگ جهانی، تمام دارایی خود را از دست داده بودند. او لحظه ای را که در هفده سالگی قلب خود را به خداوند پیشکش کرد چنین توصیف می کند: «تصمیم گرفتم فرزندان و خانواده ام هیچ گاه کمبود های زمان رشد من را تجربه نکنند.» او در کتاب مقدس جست و جو کرد تا ببیند خداوند در مورد انسان چه گفته است، او خودش را فرزند یک کشاورز و بی آینده نمی دید، بلکه خود را مخلوق خداوند متعال می دانست. او قد علم کرد و طلسم فقر را در خانواده شان شکست. بی شک پدرم در تمام همایش ها کتاب مقدس خود را بلند می کرد و می گفت: «این کتاب من است. من همانی ام که این کتاب می گوید، هر چه این کتاب می گوید، در اختیار من است.» امروز صبح همین کار را انجام بده و از نتیجه آن شگفت زده خواهی شد.

تأیید خداوندی

کتاب مقدس می گوید به زره تأیید خداوندی نیاز خواهی داشت. هر روز صبح می توانی فارغ از آنچه حس می کنی یا خطاهایی که دیروز مرتکب شدی، بلند شوی و بگویی: «خدایا، برای اینکه ‌بخشیده شده ام از تو سپاسگزارم. متشکرم که من را تأیید می کنی و دوست توام.» اگر چنین کنی، از پیامد آن حیرت زده خواهی شد. تمام تصویر ذهنی ات تغییر می کند، بار سنگین عذاب وجدان و حس محکومیت از شانه های تو برداشته می شود، نشاط خود را پس می گیری و تمام طول روز طرز فکری متفاوت خواهی داشت؛ اما این خود به خود رخ نمی دهد؛ ما باید دست به کار شویم. درست مثل اینکه هر روز صبح لباس می پوشیم، باید بلند شویم و هوشیارانه زره تأیید خداوندی را به تن کنیم.

دلیر مثل شیر باش

اجازه نده ابر سیاه دور تو بچرخد. احساس بی ارزش بودن را از خودت دور کن. شاید با خطاهایی بی شمار سروکله می زنی؛ اما به یاد داشته باش، خداوند همچنان روی شخصیت تو کار می کند. شاید هنوز آن کسی که می خواستی نشده ای؛ اما لااقل خدا را شکر کن که شبیه گذشته نیستی. دیگر به مسیر طولانی پیش رویت نگاه نکن، ببین چقدر از مسیر را پیموده ای. خداوند تو را با تمام ظرفیت های بالقوه می بیند. او بر آنچه امروز هستی تمرکز نمی کند، او بر احتمالات و کسی تمرکز می کند که می توانی بشوی، یعنی شیر. برای خداوند تو الماسی نتراشیده ای و باید به شدت صیقل بخوری. ایرادی ندارد، همه ما همین طوریم؛ اما خداوند به کارکردن روی شخصیت تو ادامه می دهد و تو را به همان کسی که می خواهد تبدیل می کند.

دستان مهربان خداوند

انسانی بزرگ تر

دستان مهربان خداوند _ وقتی مسیح برای اولین بار شمعون را خطاب کرد، او مردی گستاخ، خودرأی، بی پروا و خودمحور بود، لازم به ذکر نیست که بددهان نیز بود. چرا خداوند او را برگزید؟ زیرا خدا به قلب انسان نگاه می کند. دیگران ظاهر را می بینند؛ اما خدا به اعماق وجود فرد و آینده او نگاه می کند. مسیح با تغییر نام او به پترس چنین قصدی داشت: «وقتی با ذات تو سروکار دارم، قرار است انسانی بزرگ تر بشوی.» خداوند در تو نیز نعمت هایی فراتر از تصورت قرار داده است. تو استعدادها و موهبت هایی منحصر به فرد داری. خداوند بذر تعالی را در وجود تو کاشته است. چرا از نگاه کردن به نداشته هایت دست برنمی داری و به آنچه خدا می تواند انجام بدهد چشم نمی دوزی؟ جایگاه کنونی ات اهمیت ندارد، جایی که خدا می تواند تو را ببرد مهم است.

سهم خود را در این دنیا انجام بده

دستان مهربان خداوند _ خدای ما خدای فرصت های دوباره است، سه باره، چهارباره و حتی بیشتر. او عاشق توست. تأیید پروردگار منوط به دستاوردهای تو نیست، فقط به اینکه تو مخلوق ارزشمند اویی و بهترین وجه وجودت را می بیند، مربوط می شود. تو نمی توانی کار دیگری انجام بدهی، دیگران هم نمی توانند کاری بکنند که ارزش انسان را در چشمان خدا تغییر دهند. اما باید سهم خود را انجام بدهی. دیگر اشتباهات خود را تحلیل نکن، کوله بار خطاهایت را به دوش نکش. اگر اشتباه کرده ای طلب بخشش کن؛ سپس ادامه بده. اگر با سرعت مدنظرت تغییر نمی کنی، بیش از حد نگران نباش. کماکان بر آن چیزی تمرکز کن که می توانی بشوی و خدا تو را به جایی خواهد رساند که نیاز داری.

4.7/5 - (8 امتیاز)
بنر تجربه

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

  1. سلام
    از مطالب زیبای‌ شما ممنونم
    هر وقت می خونم حس خوبی بهم دست میده و انرژی مضاعفی می گیرم تنها جهت جبران محبت شما می تونم دعا کنم و بگم :
    یاد خداوند بزرگ همیشه در دلتان جاری و سرزمین قلبتان همواره سبز و بهاری.
    آمین🤲🤲🙏🙏🙏😄

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا