آرامش برای همهآموزشمعجون آرامش

اتفاقات خوب در راهند

هر روز صبح زندگی زیبای تو شروع می شود (هفته چهارم)

اتفاقات خوب _ سال ها پیش گلف بازی مشهور دعوت نامه پادشاه عربستان سعودی را پذیرفت تا چندین سال با او گلف بازی کند. پس از اینکه آن دو اوقاتی را با یکدیگر گذراندند، پادشاه از بازیکن گلف پرسید به عنوان هدیه چه چیزی می خواهد و اضافه کرد: «هر چه دوست داری بخواه » و اصرار داشت هدیه ای به او بدهد.

گلف باز سرانجام راضی شد و گفت: «بسیار خب، باشد. من کلکسیون چوب گلف دارم. می شود یک چوب گلف به من بدهید؟»

هفته ها گذشت و او تصور می‌کرد از پادشاه ثروتمند کشور نفت خیز یک چوب گلف طلایی یا محفظه ای الماس نشان برای قراردادن زیر گوی دریافت خواهد کرد تا اینکه پاکتی دریافت کرد که داخل آن سند زمین گلفی در امریکا به مساحت پانصد هکتار بود.

گاهی طرز فکر پادشاه با من و تو متفاوت است. دوست من، ما به شاه شاهان خدمت می کنیم. طبق این واقعیت، خیال پردازی کن! و منتظر اتفاقات خوب باش.

 

اتفاقات خوب

 

اتفاقات خوب در راهند

بسیار اهمیت دارد که ذهن خود را برای مو‌فقیت برنامه ریزی کنی. اگر افکار مثبت در سر داشته باشی، زندگی ات به همان سمت ‌پیش می رود؛

اگر دائم افکار منفی داشته باشی، زندگی ات نیز منفی می شود؛ اگر منتظر شکست خوردن، مغلوب شدن و معمولی بودن باشی، ضمیر ناخودآگاه ات مطمئن می شود که باید ببازی و شکست بخوری یا اینکه هر وقت تلاش کردی تا از حد وسط بالاتر بروی، کارشکنی کند.

باید افکار خوب پیروزی، توانگری، نعمت و امید در سر داشته باشی. هر روز باید طرز فکری را انتخاب کنی که چشم انتظار رویدادهای خوب برای تو باشد. روز خود را با ایمان شروع و ذهنت را در مسیر درست منسجم کن؛

سپس قدم بردار و منتظر رحمت خدا باش. توقع داشته باش که در شغلت ترفیع بگیری و از چالش های زندگی فراتر بروی. باور داشته باش که خدا آینده ای بی نظیر برایت در نظر دارد. رویدادهای خوب در راه اند! منتظر اتفاقات خوب باش.

از زندان فرار کن

یکی از تکیه کلام های رایج بین زندانیانی که مدتی مدید در زندان های فدرال به سر می برند این است که «هیچ اتفاقی برات نمی افته.»

این عبارت ناراحت کننده و ناامیدانه است و کمترین امید آن ها را از بین می برد. «هیچ اتفاقی نمی افته تا زندگیت تغییر کنه، حقته.»

متأسفانه بسیاری از افراد آن سوی میله هم اسیر زندان های خود ساخته اند، آن ها در بند افکار خودند و همان طرز فکر را دارند، «بیشتر از این توقع ندارم. اوضاع بهتر نمی شود، باید دست بردارم، ساکت بمانم و تحمل کنم.»

نه! می توانی از آن زندان فرار کنی! قفل در باز است. منتظر باش درهای خوب برای تو باز شود و می شود.

 

اتفاقات خوب

از محدود کردن خداوند دست بردار

خداوند برای امروز تو چه چیزی ذخیره کرده است؟ رؤیاهای او برای زندگی تو از هر چه بیندیشی بزرگ تر است.

اگر تمام برنامه های مدنظر خود را به تو نشان می داد، مغزت از هم می ‌پاشید. وقت آن رسیده است که از محدود کردن خدا دست برداری. به یاد داشته باش خداوند منبع توست و منابع و نوآوری های او نامحدودند!

شاید خداوند آرزو یا ایده یک خلاقیت، کتاب، آهنگ یا یک فیلم را در قلبت نهاده باشد. این ایده می تواند برای همیشه داستان زندگی ات را عوض کند.

خداوند به داشته ها و نداشته های تو محدود نمی شود. او می تواند هر کاری را انجام بدهد، فقط کافی است در افکارت از محدود کردن او دست برداری.

افق های دورتر را ببین

بسیاری از مردم به دلیل اینکه به وضع کنونی خو گرفته اند، موقعیت های اساسی زندگی خود را از دست می دهند. آن ها از اینکه در ذهن خود برای نعمت های مدنظر خداوند فضای تازه در نظر بگیرند، خودداری می کنند.

وقتی موقعیتی بی نظیر از راه می رسد به جای اینکه با ایمان خود پیش بروند، می گویند: «خب، هیچ وقت چنین اتفاقی برای من نمی افتد. خوب تر از این است که واقعی باشد.»

شاید با خودت فکر کنی که باید تا آخر عمر به همین شغل ادامه بدهی و این تنها کاری است که بلدی انجام‌ بدهی. نه، شاید خداوند در این موقعیت مداخله و شرایطی بهتر برای تو فراهم کند. امروز، خودت را نه در جایگاه کنونی ات، بلکه در همان جایی می خواهی باشی ببین.

 

لذتی به اندازه اقیانوس

داستانی قدیمی درباره قورباغه ای کوچک وجود دارد که ‌ته چاهی کوچک‌ و گرد به دنیا آمده بود. او و خانواده اش همان جا زندگی می کردند، او به آب بازی کردن راضی بود و فکر می کرد زندگی از این بهتر نمی شود؛ اما یک روز از چاه بالا رفت و با احتیاط از لبه آن بیرون پرید.

فکر می کنی چه دید؟ دریاچه ای دید که هزاران برابر از چاه بزرگ تر بود. او جسارت به خرج داد و برکه ای بزرگ تر کشف کرد، سرانجام هم تمام راه را جهید تا به اقیانوس رسید.

هر سمتی که نگاه می کرد آب می دید. بیش از حد حیرت کرده بود. آیا به چاه کوچک‌ خودت محدود شده ای؟ روی لبه بایست و به آن طرف نگاه کن. خداوند اقیانوس هایی دارد که می‌خواهد از آن ها لذت ببری.

 

انفاقات خوب

شجره نامه خانوادگی را تغییر بده

اغلب اجازه می دهیم تن آسایی باعث شود در شرایط کنونی باقی بمانیم. به همان جایگاه خود راضی می شویم و آن را بهانه می کنیم، «والدینم فقیر بودند. هیچ کدام از اقوام ما به مدارج بالا نرسیده اند و حدس می زنم من هم نمی رسم.»

نه، خداوند می خواهد بیشتر از والدینت پیش بروی و این قالب همیشگی را بشکنی. می توانی کارهای بیشتری بکنی و نعمت های بیشتری داشته باشی. می توانی همان کسی باشی که‌ شجره خانوادگی را تغییر می دهد!

این حالت ها را به فرزندانت منتقل نکن‌ و اجازه نده آن چرخه منفی ادامه پیدا کند. تو می توانی طلسم خانواده را بشکنی. با تصمیم گیری های امروزت می توانی بر نسل های بعدی تأثیر بگذاری.

 

اجازه بده ایمان شکوفا شود

زوجی را می شناختم که به سختی تلاش می کردند اجاره آپارتمان کوچک‌ خود را بپردازند و غذا تهیه کنند، در همان حال تلاش می کردند موقعیت هایی بهتر برای خود فراهم کنند و فارغ از شرایط موجود، خیال پردازی می کردند و رؤیاهایی بزرگ تر در سر می پروراندند.

یک روز لباس پوشیدند و به هتلی لوکس رفتند. آن ها فقط در لابی آن هتل باشکوه نشستند. آن ها نه به جایگاه فعلی خود، بلکه به جایگاه دلخواه خود نگاه می کردند و اجازه می دادند ایمانشان شکوفا شود.

شاید تو هم نیاز داری محیط اطرافت را تغییر بدهی. دیگر نگران نباش، دست روی دست نگذار و برای خودت متأسف نباش. در عوض جایی را پیدا کن که بتوانی خیال پردازی کنی. شاید مکانی مذهبی یا کرانه دریاچه یا بوستان باشد. جایی را پیدا کن که‌ ایمانت بیشتر شود.

 

با عقاب ها اوج بگیر

چقدر حیرت انگیز است وقتی در محیطی باشی که دیگران به جای تحقیر کردن، به تو انگیزه بدهند، تو را تشویق کنند و به چالش بکشند تا بهترین وجه شخصیتت را نشان بدهی.

اوقاتت را با کسانی سپری کن که برای اوج گرفتن به مراحل بالاتر، به تو الهام می بخشند. اگر با آدم های موفق رفت و آمد کنی، طولی نمی کشد که اشتیاق آن ها به تو هم سرایت می کند و همان دیدگاه را پیدا می کنی.

اگر در محیطی مملو از پیروزی بمانی، ذهنیت یک برنده را پیدا می کنی. اگر با انسان های با ایمان نشست و برخاست کنی، ایمانت بیشتر می شود.

وقت آن رسیده است که به جای دانه برچیدن کنار مرغ ها، همراه عقاب ها اوج بگیری. اگر وظیفه خود را انجام بدهی، دائم به خیر و برکت خدا بیندیشی و با امید و انتظار زندگی کنی، خداوند تو را به جایگاهی که هیچ وقت تصورش را هم نکرده ای می رساند.

 

اتفاقات خوب

خدای توانگری

وقتی پدرم درگذشت و من واعظ کلیسای لیک وود هوستون شدم، مردم اغلب از من می پرسیدند: «جوئل، واقعا فکر می کنی می توانی ادامه بدهی؟ پدرت در این کار حرف آخر را می زد.»

معنای سخن آن ها را درک می کردم، آن ها پدرم را دوست داشتند و او مدیری بی نظیر بود. افزون بر آن کلیساهای انگشت شماری پس از درگذشت واعظ اسبق خود دوام آورده بودند.

اما هیچ کدام از این مسائل باعث نگرانی من نشدند. خداوند نمی خواهد یک نسل بدرخشد و نسل بعدی در هاله ای از ابهام ناپدید شود. او علاقه دارد تمام نسل ها توانگر شوند. خداوند ما این گونه است. امیدوارم امروز صبح این مسئله را باور کنی.

 

لطفا پس از مطالعه نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت

 

لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.

4.2/5 - (89 امتیاز)
بنر تجربه

نوشته های مشابه

‫4 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا