چگونه با سختی های زندگی برخورد کنیم؟
سختی های زندگی مانع یا عامل رشد؟!
سختی های زندگی _ زندگی پر از فراز و نشیب است و سختی ها هم جزئی از زندگی هستند و غنی و فقیر نمی شناسند. بنابراین چیزهای بسیار دیگری هست که باید از داشتن آنها شکرگزار باشیم. کاغذی بردارید و همه برکاتی را که هنوز از آنها برخوردارید بنویسید.
اگر توجه ما بر مشکلات و سختی های زندگی متمرکز باشد، آنگاه مشکلاتمان بیش از آنچه هست به نظر می آید. بهتر است در این میان، نعمت ها و داشته های مان را بر شماریم.
مردی کارخود را از هیچ شروع کرد و در کار خود فردی موفق و سرشناس شد اما ناگهان ورشکست شد. قبل از هر کار دیگری کاغذی برداشت و همه نعمت ها و برکاتی را که هنوز در اختیار داشت نوشت. او متوجه شد که هنوز چیزهای زیادی داشت که بابت آنها شکرگزار باشد. او با خلوص قلبی، کار تازه ای را شروع کرد و موفق تر از قبل شد. اگر نعمت ها و برکاتمان را بشماریم، رنجمان کاهش می یابد.
در همه شرایط زندگی باید از خدا تشکر کنیم. باید این شکرگزاری را به صورت یک عادت درآوریم. در هر گام و هر کار، خدا را شکر کنیم. حتی در میان ترس و ناامیدی، تشویش و اضطراب، و افسردگی و در کل در سختی های زندگی بگذاریم که این کلمات از اعماق قلبمان برخیزند: «خدایا متشکرم، خدایا تو را شکر می گزارم» و آنگاه از آرامشی شگفت انگیز لبریز خواهیم شد.
وقتی که در تمام اوقات – تلخ یا شیرین – از خدا تشکر کنیم، نردبانی از آگاهی برای خود می سازیم که ما را به قله آرامش رهنمون خواهد کرد.
زنی که شوهرش سخت بیمار شده بود به پزشکان متعددی مراجعه کرده بود، اما آنها از درمان بیماری شوهر وی عاجز بودند و به او گفته بودند که شوهرش فقط شش ماه زنده خواهد ماند. زن ایمان عظیمی به خدا داشت و هر روز هزار بار خدا را شکر می کرد. پیوسته دعا می کرد: «خدایا شکر می کنم، خدایا تو را شکر می کنم. خدایا تو را شکر می کنم که شوهرم را زندگی داده ای و او را سالم کرده ای.» او به این ترتیب به دعاهایش ادامه داد اما هیچ نشانه ای از بهبود در شوهرش دیده نمی شد. چند ماه بعد وقتی که شوهرش برای معاینه دیگری نزد پزشکش رفت، پزشک به او گفت: « تو به طرز معجزه آسایی شفا یافته ای. نیرویی فراتر از نیروی ما در کار بوده است.»
در هر وضعی که باشید، هر رنجی که گرفتارش باشید ، در سختی های زندگی ، خدا را شکر کنید. با این کار قلبتان منبسط می شود و برای دریافت نیروهای یاری دهنده و شفابخش خدا آماده تر می شوید. در واقع هر انسانی به عمل نیاز دارد.
آیا ما تعالیم بزرگان را در اعمال روزانه مان پیاده می کنیم؟
زنی بطور ناگهانی بیمار شد. او در تمام عمرش کتاب زیادی نخوانده بود. کمردرد شدیدی داشت. نمی توانست بنشیند، راه برود یا خم شود اما علی رغم این همه لبخند به لب داشت و مرتب می گفت: «این وضع حتما باید برای من پیش می آمد چرا که در پس این بیماری درسی برای من وجود دارد که در تکامل روحم و رشد و تعالی ام مفید است.»
اگر همه ما ایمان داشتیم که خدا بر همه اعمال ما ناظر است، از بسیاری کارهای غلط و آسیب زننده اجتناب می کردیم. ثمره چنین اعمالی است که بسیاری از رنج های زندگی را به وجود می آورد. در واقع هر عملی دارای عکس العملی است. اگر عملی ناپسند و مضر انجام دهیم، عکس العملی مضر و ناخوشایند دریافت خواهیم کرد و اگر کاری نیک انجام دهیم ثمره آن را به صورت نیکی دریافت خواهیم کرد.
این قانون عمل و عکس العمل قانون کارما karma نام دارد. خداوند قوانین متعددی برای گردش منظم و دقیق هستی وضع کرده است. برخی از این قوانین به گردش امور طبیعت مانند قانون جاذبه زمین، یا سیستم گردش خون در بدن انسان و… مربوط می شوند، اما قانون کارما بر سراسر جهان هستی و تمام امور زندگی از کوچک و بزرگ، عیان و پنهان حکم می راند و بسیار دقیق عمل می کند.
قانون کارما دارای اصولی طبیعی و همه شمول است. بنابر یکی از اصول این قانون به هر چه بیندیشید همانطور خواهید شد. اگر به افکار پاک بیندیشید، فردی پاک خواهید شد. اگر به بیماری جسمتان بیندیشید، بیمار خواهید شد. سال ها قبل برای مشاهده تأثیر فکر بر جسم انسان، آزمایشی بر تعدادی از زندانیان داوطلب انجام شد. در این آزمایش، نخست چاقویی چوبی را روی پشت زندانی ها کشیدند. زندانیان نمی دانستند که جنس چاقو از چوب است و برنده نیست. بعد مایعی به رنگ خون بر پشت آنها ریختند و زندانی ها تصور کردند که خون از جراحت آنها روان شده است. بسیاری از آنها از هوش رفتند. بله، تأثیر فکر بسیار قدرتمند است. هر طور که فکر کنید، همان طور خواهید شد.
دومین اصل قانون کارما می گوید: «هر چه بکارید، برداشت خواهید کرد.» پس همیشه به افکار خوب بیندیشید. همیشه اعمال نیک انجام دهید. خدمت کنید، محبت کنید، بدهید، ببخشید. به افراد بیشتری شادی ببخشید و بعد شادی به خود شما باز خواهد گشت.
قانون کارما میگوید که نباید دروغ بگوییم، دزدی کنیم، از دیگران انتقاد بگیریم، بدگویی کنیم، با شیوه های نادرست چیزی را به دست آوریم، حق دیگری را تصاحب کنیم، دیگران را فریب می دهیم، چرا که قانون کارما را علیه خود فعال کرده ایم.
معماری که داماد مردی متمول بود، به دستور پدر همسرش به ساختن خانه ای پرداخت. معمار که مردی صالح نبود، از این فرصت استفاده کرد و با پولی که پدر همسرش برای خریدن مصالح ساختمانی به او می داد مصالحی ارزان قیمت می خرید و در ساختن خانه از آنها استفاده می کرد. وقتی که کار ساختن به پایان رسید، پدر همسرش به او اطلاع داد که این خانه را به عنوان هدیه به دخترش خواهد داد که همسر مرد معمار بود.
معمار به خود گفت: «من در واقع سر خودم را کلاه می گذاشتم.» می بینیم که در این حکایت قانون کارما چگونه علیه خود فرد متقلب به کار افتاده است. اما چرا انسان های نیک رنج می برند؟
در حقیقت انسان های نیک هرگز رنج نمی برند. اگر انسانی نیک، گرفتار سختی های زندگی و امتحان الهی شود در واقع جایی در اعمال وجودش ناخالصی و ظلمتی وجود دارد که باید توسط آن اتفاق نازل شده تطهیر و روشن شود و به او هشدار می دهد که خود را پاکسازی کند.
انسان نیک رنج می برد تا آن قسمت از سستی وجودش به نیکی و قدرت تبدیل شود، اما سستی و ضعف چگونه به نیکی و قدرت تبدیل می شود؟ درست مانند طلا. طلا در کوره ذوب می شود تا تصفیه گردد. به همین ترتیب اگر پاره ای ضعف و ناخالصی در وجود ما هست، باید آتش رنج ها را پشت سر بگذاریم.
«انسان های بزرگ فراز و نشیب های زیادی را گذرانده اند. پیامبران الهی از مشکلات و مصائب سخت گذشتند. پس ما که هستیم که بگوییم مسیر زندگی همیشه باید هموار باشد! امتحان های الهی وجود دارند و بایدبدانیم که خواست خدا انجام می شود و با این آگاهی به قلب خدا که جز عشق، نور و شادی ابدی نیست، نزدیک می شویم.
البته امتحان های الهی از دیدگاه ما ممکن است که رنج باشد، اما در واقع اگر نیمه پر لیوان را ببینیم ، آن مسئله می تواند راهی برای ارتقای ما و رسیدن به کمال و موفقیت باشد.
عشق خدا در همه جا و همه اوقات حضور دارد ولی ما قادر به درک و دریافت آن نیستیم. تجربه های درد و رنج برای آن بر ما نازل می شوند تا قادر شویم نیکی و عشق عالمگیر خدا را احساس کنیم. امتحان الهی، برکتی است که خدا بر ما نازل می کند تا معنای رحمت بی کران، خرد و عشق بی نهایتش را بر ما عیان کند.
خداوند دنیای شگفت انگیزی خلق کرده است. «او» می خواهد یکایک ما شاد، سعادتمند و موفق باشیم و از همه نیکی هایی که جهان را لبریز کرده است لذت ببریم، اما پیش از دریافت آنها باید آمادگی داشته باشیم. در پس هر امتحان الهی، درسی نهفته است که با یادگیری آن، رنج و درد از میان می رود.
هرگاه که دچار سختی های زندگی شدید ، یا به هر نوع به مشکلی برخورد کردید، نخست دعا کنید و بعد بگویید: « خدایا درس من از این سختی چیست؟ این مشکل چه درسی را می خواهد به من بدهد؟ » و بعد منتظر شوید که پاسخ را دریافت کنید. یکی دیگر از دلایل عدم موفقیت و غم و درد ممکن است زیر پا گذاشتن یکی از اصول قوانین طبیعت باشد. طبیعت دارای دادگاه و گزمه و قاضی نیست، بلکه به سادگی قوانینش را به کار می اندازد. اگر افکار، کلام و اعمال ما مطابق با قوانین آن باشند، حتما شاد و خوشبخت خواهیم بود و زندگی متعادل و شادی خواهیم داشت، زیرا با پیروی از قوانین معنوی زندگی می توان بر آن مسلط شد.
لطفا پس از مطالعه ، نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت
لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.