آموزشثروتجذب ثروتخودسازیمثبت اندیشیموفقیت

از منطقه امن ذهنی خود خارج شوید

خروج از منطقه امن ذهنی چطور اتفاق می افتد ؟

خروج از منطقه امن ذهنی _ آیا تا به حال پیش آمده که در حالی که اتومبیل خودتان را می رانده اید ناگهان دریابید که ترمز دستی بالاست؟ آیا سخت تر به گاز فشار نیاوردید تا بر نیروی مقاومت ترمز غلبه کنید؟ نه، البته که نه. شما فقط ترمز را رها کردید و بدون هیچ تلاش اضافی سرعت گرفتید.

بیشتر مردم زندگی را پشت سر می‌گذارند در حالی که ترمز روانی شان بالاست.‌ آنها محکم به تصورات منفی درباره خود می‌چسبند یا از تاثیرات تجربیات نیرومندی که هنوز رها نکرده اند رنج می برند. آنها در منطقه امن ذهنی خود می مانند که به طور کلی خودشان بانی آن هستند. آنها درباره ی حقیقت یا گناه پناهگاه عدم اعتماد به نفس اعتقادهایی نادرست دارند. و وقتی که می کوشند به اهداف خود برسند، این تصورات منفی و مناطق امن  آنها که از پیش برنامه ریزی شده همواره اثر نیت های خیر آنها را ازبین می برد، هر چقدر هم سخت تلاش کنند فرقی نمی کند. از طرف دیگر، افراد موفق دریافته اند که به جای به کارگیری نیروی اراده به عنوان موتوری برای قوی کردن موفقیتشان، آسان تر است که با رها کردن و تعویض اعتقادات محدود کننده و تغییر خودانگاره شان ترمزها را رها کنند.

توجه: رفقای عزیز اگه به این مطلب علاقمند هستید، و دوست دارید با تمرینات ذهنی به خواسته هاتون برسید، من بهرام بهاری نویسنده کتاب چله شکرگزاری تمرینات زیادی رو در کتابم براتون آماده کردم. با خرید این کتاب میتونید از تمرینات عالی که در چهل روز براتون در نظر گرفتم و قبل از همه زندگی خودمو تغییر داده استفاده کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر و دیدن دستاوردهای دوستان زیادی که از چله شکرگزاری نتیجه گرفتن میتونید روی عکس زیر بزنید.

کتاب چله شکرگزاری

خروج از منطقه امن ذهنی

 

منطقه امن ذهنی

منطقه امن خود را زندانی در نظر بگیرید که در آن زندگی می کنید، زندانی که خود آفریده اید و شامل مجموعه ای از نتوانستن ها، باید ها، نبایدها و اعتقادات بی اساسی است که از تصمیم ها و فکرهای منفی تشکیل شده اند که در طول عمرتان انباشته و تقویت کرده اید. شاید به شما  آموزش داده اند که خود را محدود کنید.

بچه فیل از بدو تولد آموزش می بینند در فضایی بسیار کوچک محبوس باشد. مربی اش با طنابی او را به تیری چوبی می بندد که در عمق زمین فرو رفته است. بچه فیل به منطقه ای محدود می‌شود که طول طناب، آن را مشخص می‌کند، منطقه  امن ذهنی فیل. گرچه بچه فیل در ابتدا می کوشد طناب را پاره کند، اما طناب خیلی محکم است، او می فهمد نمی‌تواند آن را پاره کند و باید در منطقه ای بماند که طول طناب آن را مشخص می کند.

معجون-هدف-گذاری

وقتی که فیل به حیوان عظیم الجثه ی پنج تنی تبدیل می شود که به آسانی می تواند همان طناب را پاره کند، حتی سعی هم نمی کند ، چرا که از بچگی یاد گرفته نمی‌تواند طناب را پاره کند. بنابراین، بزرگترین فیل را میتوان با سست ترین طناب محدود کرد. چه بسا این مورد، وصف حال شما باشد، که به وسیله ی چیزی به سستی و ضعیفی طناب تیرکی کوچک که فیل را کنترل می کند، در یک منطقه امن ذهنی به دام افتاده اید. با این تفاوت که طناب شما از تصورها و اعتقادهای محدود کننده ای تشکیل شده که در دوران جوانی دریافت کرده‌اید. اگر این وصف حال شماست، خبر خوش این است که می‌توانید منطقه امن خود را تغییر دهید.

چگونه؟ با سه شیوه ی مختلف:
۱ . می توانید با به کارگیری عبارات تأکیدی مثبت،  با خود تصریح کنید که همین حالا هم آنچه را که می‌خواهید، دارید؛ کاری را که دوست دارید، انجام می دهید و در مسیر دلخواه خود هستید.
۲ . می توانید تصاویر داخلی جدید نیرومند و جالبی از داشتن، انجام دادن و بودن آنچه را که دوست دارید، بسازید.
۳ . می‌توانید به سادگی رفتار خود را تغییر دهید.
هر سه این راهکارها شما را از منطقه امن ذهنی قدیمی‌تان بیرون خواهند کشاند.

بیشتر بخوانید : معجزه عبارات تاکیدی مثبت در زندگی

خروج از منطقه امن ذهنی و پایان دادن به یک نتیجه اشتباه

راه کار مهمی که افراد موفق می شناسند این است که انسان هرگز معطل نمی‌شود. شما با پروراندن همان افکار، حفظ همان اعتقادها، به زبان آوردن همان سخنان و انجام دادن همان کارها، در واقع تجربه ای مشابه را بارها باز آفرینی می کنید. در اغلب موارد، ما در حلقه ی بی پایان تقویت رفتار گیر می افتیم که ما را در مارپیچ ثابت رو به پایین نگه می دارد.

افکار محدود کننده تصویرهایی در ذهن ما می سازند و آن تصویرها بر رفتار ما نظارت می‌کنند که به نوبه ی خود آن افکار محدودکننده را تقویت می کند‌‌. مجسم کنید که فکر می کنید وقتی که باید سرکار سخنرانی ای ارائه کنید مطالب خود را فراموش می کنید. این فکر تصویری از شما درست می کند که نکته ای کلیدی را فراموش می کند. این تصویر باعث تجربه ی ترس می شود. ترس تفکر روشن را تیره می کند که باعث می شود یکی از نکته های مهم خود را فراموش کنید، این نیز فکر خودِ شما را که می‌توانید در حضور جمع صحبت کنید، تقویت می کند.

ببینید، من می دانستم موضوعی را که قرار بود بگویم فراموش می کنم. من نمی توانم در حضور جمع صحبت کنم. مادامی که از شرایط کنونی خود شکایت کنید، ذهنتان روی آن تمرکز خواهد کرد. با تکرار مرتب صحبت کردن، اندیشیدن و نوشتن درباره اوضاع و شرایط، همان گذرگاه های عصبی را در مغز خود تقویت می کنید که شما را به جایی که امروز هستید رسانده است و شما ارتعاشاتی را ساطع می کنید که همان افراد و شرایطی را جذب خواهید کرد که از پیش ایجاد کرده اید. برای تغییر این چرخه، شما باید روی اندیشیدن، صحبت کردن و نوشتن درباره ی واقعیتی تمرکز کنید که میخواهید بیافرینید. شما باید ضمیرناخودآگاه خود را غرق افکار و تصاویری از این واقعیت تازه کنید.

 

منطقه امن ذهنی

 

درجه حرارت مالی شما چند است؟

نحوه ی عملکرد منطقه امن  شما عین نحوه ی عملکرد ترموستات منزلتان است. وقتی که درجه حرارت اتاق به محدوده ی حرارتی ای نزدیک می شود که شما تنظیم کرده اید، ترموستات پیامی الکترونیکی به مشعل یا دستگاه تهویه می فرستد تا آن را خاموش یا روشن کند. همین که درجه حرارت شروع می کند به تغییر کردن، پیام های الکترونیکی همچنان به تغییرات واکنش نشان می‌دهند و درجه حرارت را در حدود مطلوب نگه می دارند.

شما نیز یک ترموستات روانی درونی دارید که سطح عملکرد شما را در جهان تنظیم می کند. تنظیم کننده ی عملکرد درونی شما به جای پیام های الکتریکی از پیامهای ناراحت کننده استفاده می کند تا شما را در درون منطقه امن ذهنی نگه دارد. وقتی که رفتار یا عملکرد آن شروع به نزدیک شدن به مرز آن منطقه می کند، به تدریج احساس ناراحتی می کنید. اگر آنچه را که تجربه می کنید خارج از خودانگاره ای باشد که به طور ناخودآگاه کسب کرده‌اید، جسمتان پیام هایی از تنش های روانی و ناراحتی‌های فیزیکی به بدنتان می فرستد. شما برای دوری از ناراحتی، به طور ناخودآگاه، خود را به درون منطقه امن  تان برمی گردانید.

آیا خروج از منطقه امن ذهنی امکان پذیر است؟

یکی از راه های رشد منطقه امن ذهنی این است که ذهن ناخودآگاه خود را با افکار و تصویرهای جدیدی – از یک حساب بانکی بزرگ، بدنی سالم و پیراسته، کاری جالب، دوستان جذاب، خانه ای رویایی ، تعطیلات به یاد ماندنی – از تمامی اهداف خود طوری بمباران کنید انگار از پیش محقق شده اند. شاگردی که برای انجام دادن این کار به کار می برید تأکید نامیده می شود. تأکید بیانیه ای است که هدفی را در حالت از پیش تکمیل شده اش توصیف می کند، مانند: «من از ایوان ویلای خودم واقع در ساحل زیبای شمال از تماشای غروب آفتاب لذت می برم» یا «من احساس سبک و سرزنده بودن در بدن بی نقص شصت و پنج کیلویی ام را تحسین می کنم.»

بیشتر بخوانید : چگونه از عبارات تاکیدی و تجسم خلاق بهره گیریم

نه راهبرد برای تهیه ی عبارات مثبت تأکیدی

برای اینکه عبارات تاکیدی مؤثر باشند باید با بهره گرفتن از این نه راهبرد ایجاد شوند‌:

۱ . با واژه های من هستم شروع شود. واژه های من هستم نیرومندترین واژه ها در زبان هستند. ذهن ناخودآگاه هر جمله ای را که با من هستم شروع شود می گیرد و آن را به عنوان یک دستور تعبیر می کند.

۲ . زمان حال به کار ببرید. خواسته ی خود را طوری بیان کنید انگار از پیش به آن رسیده اید، انگار از پیش به انجام رسیده است.

غلط: تصمیم دارم یک اتومبیل پورشه قرمز جدید بخرم.

درست: من از راندن پوشه قرمز جدیدم لذت می برم.

۳ . به صورت مثبت بیان شود. آنچه را که می‌خواهید تاکید کنید نه آنچه را که نمی‌خواهید. عبارات تاکیدی خود را به صورت مثبت بیان کنید. ذهن ناخودآگاه کلمه ی نه را نمی شوند. این یعنی جمله ی «در را به هم نزن» مثل «در را به هم بزن» شنیده می شود.

ذهن ناخودآگاه برحسب تصاویر فکر می کند و واژه های «در را به هم نزن» تصویری از به هم زدن در را فرا می خواند. عبارت «من دیگر از مسافرت هوایی نمی ترسم.» تصویری از ترسیدن از مسافرت هوایی را فرا می خواند، در حالیکه عبارت «من از هیجان پرواز لذت می برم» تصویری از لذت را زنده می کند.‌

غلط: من دیگر از پرواز نمی ترسم.

درست: من از هیجان پرواز لذت می برم.

منطقه امن ذهنی

۴ . خلاصه اش کنید. عبارت تاکیدی خود را به عنوان شعر و آهنگ ضربی تبلیغات در نظر بگیرید. طوری عمل کنید انگار هر کلمه یک میلیون تومان هزینه دارد. باید آنقدر کوتاه و به یاد ماندنی باشد که به آسانی به یاد بیاید.

۵ . مشخص باشد. تاکیدهای مبهم نتایج مبهم به بار می آورد.

غلط: من دارم ماشین مدل جدیدم را می رانم.

درست: من دارم ماشین پورشه جدید قرمزم را می رانم.

۶ . فعلی در آن قرار دهید که با در حال شروع شود. این فعل فعال با زنده کردن تصویری از انجام دادن آن در همین الان، باعث بالا بردن نیروی اثر می شود.

غلط: من حرف خود را بی پرده و صادقانه می زنم‌‌.

درست: من دارم صادقانه و بی پرده حرفم را با اطمینان می زنم.

۷ . دست کم یک کلمه ی عاطفی یا احساسی پویا به کار ببرید. حالت عاطفی ای را که اگر از پیش به هدف رسیده بودید احساس می کردید اضافه کنید. بعضی کلماتی که به طور عادی به کار برده می‌شوند عبارتند از لذت بردن، به شادی، بامسرت، تجلیل کردن، با افتخار، به آرامی، با آرامش، محظوظ، مشتاق، از روی محبت، مطمئن، با صفا، و فاتحانه.

غلط: من وزن شصت و پنج کیلویی بی عیب بدنم را حفظ می کنم.

درست: من با وزن شصت و پنج کیلو احساس چابکی و سرزنده می کنم.

بیشتر بخوانید : جملات تأکیدی مثبت روزانه

توجه کنید که جمله ی دوم آهنگ شعر تبلیغاتی دارد. ذهن ناخودآگاه قافیه و آهنگ را دوست دارد. به همین دلیل است که ما می‌توانیم چیز هایی از این قبیل را آسانتر به خاطر بسپاریم: «توانا بود هر که دانا بود.» و «نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود.»

۸ . عبارات تاکیدی را برای خودتان بسازید نه برای دیگران. هنگامی که عبارات تاکیدی خود را می سازید، آنها را طوری درست کنید که رفتار شما را توصیف کند نه رفتار دیگران را.

۹ . «یا چیزی بهتر» را اضافه کنید. هنگامی که گرفتن موقعیتی خاص (شغل، فرصت، مرخصی) ، چیز مادی (خانه، اتومبیل، قایق) ، یا رابطه ای (شوهر، زن، فرزند) را به طور قطعی اظهار می کنید، همواره واژه های «یا چیزی (کسی) بهتر» را اضافه کنید. گاهی معیارهای ما برای خواسته مان از ضمیرمان یا از تجربه محدودمان نشأت می گیرد.

گاهی یک چیز یا کسی بهتری وجود دارد که برای ما سودمند است. بنابراین، بگذارید عبارات تاکیدی تان در وقت مقتضی این عبارت را شامل شود.

اگر مبخواهبد در مورد خروج از منطقه امن ذهنی بیشتر بدانید حتما این مقاله را مطالعه کنید

لطفا پس از مطالعه نظر خود را در مورد این مقاله بنویسید. با تشکر مدیریت سایت

 

لطفا با لایک این مطلب ما را دلگرم و حمایت کنید.

4.6/5 - (265 امتیاز)
بنر تجربه

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا